کارمندان شیفت شب رادیو به خاطر اجرای برنامه نمیخوابند و مردم بیچاره برای صدای بلند رادیوی همسایه!
وقتی آهن زنگ زد او از خواب پرید.
هر وقت موهایشان نمیخوابیدند برایشان لالایی میخوانند.
به کلید که فکر میکنم فکرم باز میشود.
به قطار که فکر میکنم سرم سوت میکشد.
بستنی از خجالت آب میشود.
وقتی پیاز حرف میزند همه فرار میکنند.
هندوانهی قرمز به هندوانهی سفید میگوید: کم خونی داری!
شلنگ به آفتابه میگوید: بی کلاس!
کلسترول کره همیشه بالاست!
قهوه شبها خوابش نمیبرد.
قرص مسکن هیچ وقت سر درد نمیگیرد.