سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 3059397

  بازدید امروز : 38

  بازدید دیروز : 1

جک و لطیفه

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

درباره خودم

جک و لطیفه
حسن علی مدنی
پر از جک و لطیفه های زیبا

 

لینک به لوگوی من

جک و لطیفه

 

دسته بندی یادداشت ها

جبهه . جک . جنگ . دفاع مقدس . طنز . لطیفه .

 

بایگانی

لطیفه های از آب گذشته!!!
لطیفه های از آب گذشته 2! !!!!!!
لطیفه های از آب گذشته!!!! 3
لطیفه های از آب گذشته !!!3
بهار 1385
پاییز 1384
تابستان 1384
بهار 1384

 

اشتراک

 

 

داستانک ها

نویسنده:حسن علی مدنی::: سه شنبه 83/10/8::: ساعت 3:23 عصر
داستانک ها
015150.jpg

سگ ـ میز
میز کوچکی که یک پایه اش شکسته بود و گوشه خیابان، کنار آشغال ها بود، آهی کشید و آرزو کرد یک سگ باشد.
آرزوی میز برآورده شد و تبدیل به سگی شد که یک پایش شکسته بود.
سگ با نعل های چوبی اش دوید. بعد گرسنه شد و بشقاب های شکسته و کارد و چنگال های کج و کوله توی آشغال ها را خورد.
وقتی هم که سپورها آمدند، با میخ هایش پاچه های آنها را گرفت و پاره کرد. سپورها هم سگ _ میز را انداختند
توی ماشین زباله و بردند.
شلنگ
بچه به شلنگ راه راه گفت: «آهای مار! می شود مرا نیش بزنی تا من به سیاره ام برگردم؟»
شلنگ خودش را حلقه کرد دور پاهای بچه و گفت: «اما تو که شازده کوچولو نیستی؟»
بچه گفت: «پس بگذار بروم شازده کوچولو بشوم و برگردم.» اما شلنگ سرش را آورد بالا و گفت: «اول بگذار من مار بشوم، بعد تو شازده کوچولو!» و مار شد و سرتاپای بچه را خیس کرد.



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طنز دفاع مقدس!
    دوباره جک و لطیفه!
    داستان طنز
    اطلاعیه انجمن حمایت از حیوانات نجیب و شریف
    باز هم لطیفه!!!
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: HASSAN ALI

    Forecast | Maps | Radar