• وبلاگ : جك و لطيفه
  • يادداشت : طنز دفاع مقدس!
  • نظرات : 123 خصوصي ، 700 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >
     
    + روزين 
    محشر بود
    + كيانا 

    به نام يکتا مکانيک قلب هاي تصادفي

    سلام وبلاگ ايده آلي داري .به جون خودت به وبلاگم سر نزني ديگه هيچ وقت به وبلاگت سر نميزنم.

    + مريمي 
    عالي ي ييييييييييييي به نظر بعضي ها اعتنا نکن
    + م.ن 

    با سلام موفق باشيد بسيار لطيفه هاي جنک و جبهه زيبا بود. موفق باشيد لطف بيشترشان کنيد.
    + تنکت 
    هرچيزي و که بيشتر از همه ميخواي 3بار تکرارکن ،بعد نوشته زير و بخون :

    بسم الله الرحمن الرحيم

    لاحول وقوة الا بالله العلي العظيم
    آمين

    اين پيام رو به 9 نفر بفرست ، آرزوت برآورده ميشه
    نفرستي ..... ممکنه آرزوت برآورده نشه

    الان ساعت و نگاه کن ، دقيقا 9 دقيقه بعد يه اتفاقي ميافته که خوشحالت ميکنه

    + من نميـدونـم ميخـوآم امتحـآن کنـم !
    + يزدان پناه 
    سلام. طنزهاتون واقعا عالي بود.تشکر
    + ... 

    سلام اينو بخونيد:
    البته من ننوشتما يکي برام فرستاده
    ممکنه مسخره به نظر بياد ولي واقعا اتفاق ميافته!مي خواي صورت کسي رو که واقعا دوست داره ببيني؟اينو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
    http://amour-en-portrait.ca.cx/(اين يه بازي فرانسويه)صورت کسي که دوست داره ظاهر ميشه خطر سوپريز شدن!(تقريبا 90%شبيه)من خواستم اين بازيو دور بزنم مستقيما رفتم به اون ادرس گفت اينطوري نميشه بايد به10نفر بفرستيش نميدونم چه طوري فهميد.
    خوب وقتي ديديش يادت نره به ما بگي موفق شدي منتظرما....
    + مريم 

    افرين
    + لييا 
    افرين عزيزم
    + neda 
    tnx a lot big liiiiiiiiiike

    + صفورا 
    بامزه بود
    + ر 

    چند روزپيش براي سفر به مشهد با هواپيما به فرودگاه مهر آباد تهران رفتم .پليس به هنگاه بازرسي گفت موبايل وکليد وکمربندتان را درآوريدوداخل سبد بگزاريد تا از زير دستگاه رد شود به علت بازرسي طولاني موبايل کليد و کمربندم گم شد به پليس که گفتم کمربندم کو !؟ گفت به من چه!؟ اون پليس من را معطل کرد که وسايل گم شد من نمي دانم اون پليس در آنجا چه کاره است وجدان کاري بايد داشته باشد بعد به پليس ديگري که گفتم موبايل وکليد پهلوي اون بود وآنها را به من داداما کمربندم پيدا نشد پليسي که بايد حافظ جان ومال مردم باشد خودش وسايل مردم ومسافران راگم مي کند.
    + محمد 
    پليس راه لعنتي دليجان چندسال پيش من را از اتوبوس پياده کرد ودر اتاقي من را بازرسي بدني کرد گفت کفش هايت را درآور.جورابت را درآور.بايد مي گفتم لعنتي اصلا چه کار به کفش هاي من داري خودت کفش هايت رادرآور. دست به شکمم زد وگفت غذا چي خوردي بايد مي گفتم .اصلا به توچه من غذا چي خوردم .خودت غذا چي خوردي .گفت هرچي توي جيب هات داري بريز بيرون.من هم همه را درآوردم ووسايل مرا نگاه کرد .پول را برداشت ونگاه کرد وگفت:زدي!؟بايد من مي گفتم خوت دزدي .آخه احمق توکه مرا نمي شناسي .پرسيد ازکجا مي آيي .گفتم اصفهان. نگاه بليط آرامگاه حافظ وسعدي کرد وگفت اين که شيرازه .برايش توضيح دادم که به شيراز رفتم واز آنجا به اصفهان . بايد مي گفتم اصلا به توچه که من کجا رفتم وبه کجا دارم مي روم. که مرا بازرسي ومحاکمه وبازجويي مي کني .مردم آزار .لعنتي . ودر آخر پرسيد که چرا پهلوي سرباز ها نشسته اي.بايد مي گفتم .سربازها پهلوي من نشسته اند.احمق فکر نمي کند شايدجا نبوده مگر نامحرم هستند يا اينها جرم است اين چه سوال ها يي است که مي پرسي . اين مردم آزاري باعث نارضايتي عمومي خواهد شدودر آخر....وگزارشان به خدا ومن در دادگاه عدل الهي شکايت برده ام.
    وبلاگ خوبي داري خوشم امد به ما هم سري بزن
     <    <<    6   7   8   9   10    >>    >