943-تهرونيه زن ميگيره، فرداي روز ازدواجش رفيقش ميبينه با حال دستتاٌ گهي و اعصاب خورد نشسته يك گوشه داره سيگار ميكشه. ميره جلو، ميگه: بيخيال بابا! ملت كه زن ميگيرن لااقل يك دو سه ماهي سرحالن، تو چرا از همين روز اول حالت گهيه؟ پسره ميگه: اگه توهم ديشب تو حجله جاي من بودي، الان حالت گهي بود. رفيقش ميپرسه: مگه چه خبر بود ديشب؟ تهرونيه ميگه: والله من ديشب كارم كه با خانوم تموم شد به عادت لعنتيِ هميشه دست كردم تو جيبم ده تا هزاري دادم بهش!! رفيقش يك ربع ميخنده، بعد به زور جلو خودشو ميگيره، ميگه: بيخيال بابا، حالا خانوم كه نفهميده جريان چيه. تهرونيه ميگه: بابا حالم كه سر اين جريان گهي نيست... بدبختي اينه كه وقتي هزاريا رو دادم، خانوم هم فوري دست كرد دويست تومن بقيه پولم رو پس داد!
944- تو يكي از شهرستانها داشتن تحقيق ميكردن كه هركدوم از طبقاتِ جامعه روزانه به طور متوسط چقدر گوشت ميخورن، خلاصه يك مدت آمار ميگيرن، ميبينن تو طبقة كارگر مردم روزانه بطور متوسط 20 گرم گوشت ميخورن، كارمند جماعت 50 گرم، ملت صاحب شغل آزاد 100 گرم و خلاصه همه جور آدم رو آمار ميگيرن، آخري براي اينكه تحقيقات كامل بشه، ميرن پيش ملاي محل، ميگن: حاج آقا، شما متوسط تو روز چقدر گوشت ميخوري؟ حاجاقا ميگه: پـنـج كيلو!! ملت كف ميكنن، ميگن: بيخيال حاج آقا! چطور روزي پنج كيلو گوشت ميخوري؟! همون موقع يك موتوريه از بغلشون رد ميشه، يك پسره از رو موتور داد ميزنه: كــــــيــــــــرم دهنت حاج آقا!! ملاهه ميگه: ...خوب اين 50 گرمش!
945- تركه از اول شب تا پنج صبح يك ضرب فيلم سوپر ميبينه، بعدم تو همون حالِ حالي به حالي پا ميشه ميره سر كوچه يك دست كله پاچه بزنه. يارو براش 2 تا پاچه ميگذاره با يك زبون، بعد ميگه: آبشو بريزم توش؟ تركه كه هنوز تو جَوِ ديشب بوده، ميگه: نه جـــــونــــي.. نريز توش ...آبشو بپاش رو سينم!
946- قزوينيه زن ميگيره، شب اول كلي مرام ميگذاره و تريپ «لاو»(!) خانوم رو ميبره بالاپشتبون و از همون درِ جلو مشغول ميشه. زنه هم كلي حال كرده بوده، هي ميگفته: چه ماه زيبايي، عجب ستارههايي..! قزوينيه ميگه: بالام جان خوب ستارهها رو نگاه كن كه از فردا شب بايد گلهاي قالي رو بشمري!
947- تركه اومده بوده تهران كه از رفيقش خانوم بلند كردن ياد بگيره، خلاصه با رفيقش ماشين رو برميدارن و مشغول ميشن. هنوز ده دقيقه كسچرخ نزده بودن، كه يك دختره رو سوار ميكنن، رفيقش از دختره ميپرسه: جيگر لب ميدي؟! دختره ميگه: نه! رفيقشم ميگه: پس پياده شو، وقت مارو نگير!! دختره رو پياده ميكنن، يكم ميرن جلوتر و يكي ديگه رو سوار ميكنن و اين يكي از قضا نه تنها لب كه خيلي چيزهاي ديگههم ميداده!! خلاصه اونشب رو يك حال اساسي ميكنند و فرداش هم تركه از رفيقش تشكر ميكنه و برميگرده ديار خودش كه آموختههاشو به كار ببنده! از بخت بلند همون شب اول، يك شاه كس اساسي ميخوره به تورش، همين كه طرف سوار ميشه، تركه ميپرسه: جيگر لب ميدي؟! دختره ميگه: آره جيگر! تركه يكم طرفو نگاه ميكنه، باز ميپرسه: نه مرگ من يك لب ميدي؟! زنه ميگه: آره خوب… تركه يكم فكر ميكنه، ميگه: پس من پياده ميشم!
948- رشتيه با رفيقش رفته بودن خريد، ميبينن دم در يك فروشگاه بزرگ نوشته: سكس مجاني و جوايز نفيس (با خريد بيش از دههزار تومن كالا). خلاصه كلي حال ميكنند و ميرن تو اونقدر آت و آشغال ميخرن تا آخر دههزارتومن رو رديف ميكنن، بعد خوشحال و خندان ميان دم صندوق حساب ميكنند و ميگن: خوب اين سكس مجاني ما چي شد؟ صاحب مغازه ميگه، شما يك عدد بين يك تا ده انتخاب كنيد.. رشتيه ميگه: هفت. مرده ميگه: متاسفانه عدد امروز واسه سكس مجاني هشته، جاييزه عدد هفت يك فندكه! خلاصه رشتيه فندكشو ميگيره و با حالِ گرفته مياد بيرون، رفيقش بهش ميگه: فكر كنم اين جريان سكس مجاني خالي بندي باشه. رشتيه ميگه: نه بابا من و تو شانس نداريم... خانوم من تاحالا سه بار برنده شده!
949- پسر رشتيه مياد خونه، ميبينه مامانش لخت خوابيده رو تخت و داره خودشو ميمالونه، هي ميگه: آاااه... من يك مرد ميخوام.. آااه.. يك مــــرد ميخوام! پسره چيزي نميگه، ميره دنيال كار و زندگيش. سه چهار روز بعد دوباره وقتي از مدرسه مياد خونه، ميبينه باز مامانش لخت خوابيده رو تخت و همون جريان مالش و من يك مرد ميخوام بر قراره. باز پسره چيزي نميگه و ميره پي بازيش. سه چهار روز بعد مياد خونه، ميبينه اين بار مامانش لخت خوابيده رو تخت و يك مردك سبيل كلفت هم خوابيده روش! پسره تا اينو ميبينه، جنگي ميدوه ميره تو اتاقش، لباساشو در مياره، لخت ميخوابه رو تخت، شروع ميكنه مالوندن خودش و ميگه: آاااه.. من يك دوچرخه ميخوام!
950- از طرف ادارة آمار رفته بودن خونة رشتيه، رشتيه درو باز ميكنه، يارو ميپرسه: شما چند نفرين؟ رشتيه ميگه: شما چند نفرين؟!
951-تركه و لره ميرن مغازه ميگن :آقا نوشابه خانواده دارين؟صاحب مغازه ميگه:بعله. مي پرسن : به آدم مجرد هم ميدين؟!
952-به تركه ميگن چرا زن نميگيري؟ميگه آخه كسي زنش رو به من نميده!
953-تركه ميره گل فروشي ميگه گل بنفشه دارين؟يارو ميگه نه،تركه ميپره و تخماي گلفروشه رو ميگيره، گلفروشه ميگه ولم كن،تركه ميگه زنم گفته اگه گل بنفشه نداشت،تخمش رو بگير!
954-يه نفر تو قزوين ميره پرورشگاه بچه اي رو به فرزندي قبول كنه،مسئول پرورشگاه بهش ميگه ميكني يا ميبري؟
955-تركه داشته خرش رو مي زده مردم بهش ميگن چرا زبون بسته رو ميزني؟ميگه موضوع خانوادگيه،شما دخالت نكنيد!
956-تركه ميره خواستگاري،پدر مادر دختره ميگن دختر ما ميخواد درس بخونه،تركه ميگه خوب من ميرم دو ساعت ديگه ميام!
957-تركه خوابش سنگين بوده،تختش ميشكنه!
958- به تركه ميگن با عدس جمله بساز، ميگه: اگه امشب نياي اَدست دلخور ميشم!
959- به تركه ميگن با ستيز جمله بساز، ميگه: موبايل سِت ايز آف (mobile set is off)!!!
960- به تركه ميگن با كار و كوشش جمله بساز، ميگه: شلوار كار من كوشش ؟!
961- به تركه ميگن با كريستال جمله بساز، ميگه: ماي كير ايز تال (my kir is tall) !
962- به تركه ميگن با سيدي جمله بساز، ميگه: چُسيدي!
963- به لره ميگن: با بيد جمله بساز. ميگه: در خانه ما يك بيد بيد! ميگن: اون بيد نيست، بوده. ميگه: آهان باشه، در خانه ما يك بود بيد!
964- به تركه ميگن با آجر جمله بساز، ميگه با آجر كه جمله نميسازن،ديوار ميسازن!
965- به عربه ميگن با ماهيچه جمله بساز، ميگه: ولك كير خر درمقابل كيرِما هيچه!
966- به عربه ميگن با پستو جمله بساز، ميگه كيرم تو دهنت! ميگن: بابا اين پستوش كجا بود؟! ميگه: پس تو كس ننت!
967- به تركه ميگن: با نمودار جمله بساز، ميگه: آي امان از كونِ مودار!
968- به تركه ميگن: با ابريشم جمله بساز، ميگه: هوا ابريشم خوبه!
969- به تركه ميگن با توكيو جمله بساز، ميگه: من خديجه رو دوست دارم توكيو؟!!
970- به تركه ميگن با جوراب جمله بساز، ميگه: ديشب فلاني رو كردم بدجورآبم اومد!
971- به تركه ميگن با كس جمله بساز، ميگه: پايتخت روسيه مسكوس!
972- به تركه ميگن با كشاورز جمله بساز، ميگه: كُس كِشا وَرزش كنيد!!!
973- به تركه ميگن با رادار جمله بساز ميگه: از اينجا به خونه ما راداره!!
974- به تركه ميگن: با ايده جمله بساز، ميگه: اين جمله سازي هم ما رو گاييده!
975- به تركه ميگن: با آيدين جمله بساز، ميگه: بابا ما رو با اين جمله سازي گايدين!
976- به تركه ميگن: با حيدر جمله بساز، ميگه: اومدم در خونتون هي در زدم، هي در زدم، هيچكي درو باز نكرد. بهش ميگن: نه بابا، با آقا حيدر جمله بساز، ميگه:اومدم در خونتون، آقا! هي در زدم، هي در زدم، هيچكي در رو باز نكرد!
977- به تركه ميگن با خرچنگ جمله بساز، ميگه:كره خر چنگ نزن!
978- به تركه ميگن با مناجات يك جمله بساز، گفت: مونا جات رو بنداز بخواب.!
979- به تركه ميگن با كيشميش يك جمله بساز، گفت: من پسر عموش ميشم، تو كيشميشي؟
980- به تركه ميگن با لوبيا يك جمله بساز، رو كرد به بچه اش وگفت: كوچولو بيا
981- به تركه ميگن با محمد دوعايه (دروازه بان تيم فوتبال عربستان) يك جمله بساز، گفت: من يك آيه از قرآن حفظ كردم، محمد دوآيه
982- به تركه ميگن با قيمت يك جمله بساز، گفت: مامان بدو تو آشپزخونه كه خورشت قيمت سوخت.
983- به تركه ميگن با كوش» يك جمله بساز، گفت: شلوار من كوش؟ گفتند: اين كه نشد، كوش به معني كوشش.گفت: شلوار من كوشش؟ گفتند: بابا، كوشش يعني كار. گفت: خب از اول مي گفتين، شلوار كار من كوشش؟
984- به تركه ميگن با نمونه يك جمله بساز، گفت: اين كه مي بينين سرمونه، اين پاهامونه ، اينم كونمونه.
985- به تركه ميگن با گوهر يك جمله بساز، گفت: توي گو، هر موقع به من ميرسي ميگي يه جمله بساز.
986- به تركه ميگن با نخ سوزن جمله بساز، ميگه: اين بچههاي تيم ملي واقعا زحمت ميكشند، نخسوزن علي دايي!